۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه
باید از قوانین طبیعت درس گرفت .
نگاهي به درخت ســـيب بيندازيد. شايد پانـــصد ســـيب به درخت باشد که هر کدام حاوي ده دانه است. خيلي دانه دارد نه؟ ممکن است بپرسيم «چرا اين همه دانه لازم است تا فقط چند درخت ديگر اضافه شود؟» اينجا طبيعت به ما چيزي ياد ميدهد. به ما ميگويد: «اکثر دانهها هرگز رشد نميکنند. پس اگر واقعا ميخواهيد چيزي اتفاق بيفتد، بهتر است بيش از يک بار تلاش کنيد.»
*
بايد در بيست مصاحبه شرکت کني تا يک شغل به دست بياوري.
*
بايد با چهل نفر مصاحبه کني تا يک فرد مناسب استخدام کني.
*
بايد با صد نفر آشنا شوي تا يک رفيق شفيق پيدا کني.
وقتي که «قانون دانه» را درک کنيم ديگر نااميد نميشويم و به راحتي احساس شکست نميکنيم.
قوانين طبيعت را بايد درک کرد و از آنها درس گرفت.
افراد موفق هر چه بيشتر شکست ميخورند، دانههاي بيشتري ميکارند.
همه چيز در زندگي به هم مربوط است. روش تفكر شما روي روحيه شما مؤثر است، روحيه شما بر نوع راه رفتنتان مؤثر است، راه رفتن شما روي نحوه گفتارتان اثر ميگذارد، روش حرف زدنتان روي طرز فكرتان مؤثر است!
تلاش براي پيشرفت در يك بُعد زندگي بر ساير ابعاد زندگي اثر ميگذارد.
وقتي در خانه خوشحال هستيد، در محل كار نيز احساس شادي بيشتري خواهيد كرد و وقتي سر كار شاد باشيد در خانه نيز شاد خواهيد بود.
اينها به چه معناست؟ اينكه براي پيشرفت در زندگي ميتوانيد از هر نقطه مثبتي شروع كنيد. ميتوانيد با برنامهاي براي پسانداز، نوشتن ليست اهدافتان يا تعهد براي گذراندن وقت بيشتر با فرزندانتان شروع كنيد. اين كار مثبت منجر به نتايج مثبت ديگر هم ميشود، چون که همه امور به هم مربوطند.
مهم نيست كه تلاشي كه جهت «پيشرفت» ميكنيد كجا صرف ميشود. مهم اين است كه شروع كنيد.
هر كاري كه انجام ميدهيد به نوبه خود اهميت دارد، زيرا بر امور ديگر نيز مؤثر است.
هنگامي كه بلايي به سرمان ميآيد، يا همه چيزمان را از دست ميدهيم، اغلب ما از خودمان ميپرسيم:«چرا؟» «چرا من؟» «چرا حالا؟» سؤالاتي كه با «چرا» شروع ميشوند، ممكن است ما را به يك چرخه بي حاصل بيندازند.
اغلب جوابي براي اين "چرا"ها وجود ندارد و يا اگر هم جوابي وجود داشته باشد، اهميتي ندارد.
افراد موفق سؤالاتي از خود ميپرسند كه با «چه» شروع ميشوند: «چه چيزي از اين پيشامد آموختم؟» «چه كاري بايد در برخورد با اين پيشامد بكنم؟»
و هنگاميكه پيشامد واقعاً فاجعه آميز است، از خود ميپرسند: «چه كاري طي ٢٤ساعت آينده ميتوانم بكنم تا اوضاع كميبهتر شود؟»
افراد خوشبخت هيچوقت نگران نيستند كه آيا زندگي بر «وفق مراد» هست يا نه.
اينها از آنچه كه دارند بيشترين استفاده را ميكنند و آنچه كه از دستشان بر ميآيد انجام ميدهند و اگر زندگي بر وفق مراد نبود، خيلي مهم نيست كه «چرا؟»
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر